دو تا سرتاغاری!!
شهید امیر امیرگان
علاقه ی زیادی به دیدار مولایش داشت. همیشه از خانواده اش میپرسید چگونه میتوان امام زمان را دید ؟
خیلی تلاش میکرد ؛ دعا میخواند ؛ مراقب بود . روزی که تشییع جنازه شهدای
نوژه در پایگاه هوایی انجام شد, امیر در حال تشییع جنازه امام را میبیند
وناراحتی هم که آن موقع از ناحیه صورت داشت
(بادست کشیدن حضرت به یک طرف صورتش )برطرف میگردد.
پدرش میگفت : وقتی جنازه امیر را نگاه کردم ؛ متوجه شدم صورتش سوخته اما
ناحیه ای که حضرت صاحب(عج) دست کشیده اند هیچ گونه صدمه ای ندیده است.
خیلی تلاش میکرد ؛ دعا میخواند ؛ مراقب بود . روزی که تشییع جنازه شهدای
نوژه در پایگاه هوایی انجام شد, امیر در حال تشییع جنازه امام را میبیند
وناراحتی هم که آن موقع از ناحیه صورت داشت
(بادست کشیدن حضرت به یک طرف صورتش )برطرف میگردد.
پدرش میگفت : وقتی جنازه امیر را نگاه کردم ؛ متوجه شدم صورتش سوخته اما
ناحیه ای که حضرت صاحب(عج) دست کشیده اند هیچ گونه صدمه ای ندیده است.
نوشته شده در سه شنبه 89/4/15ساعت
11:4 صبح توسط سمیرا نظرات ( ) |
Design By : Pichak |